برای تو از آغاز مینویسم
چند سال پیش بابایی با خانوادش اومدن خواستگاری من و ما با هم عقد کردیم دقیقا 90/12/4 من و بابایی پیوند آسمونیمون و روی زمین بستیم.
یازده ماهه بعدشم در تاریخ 91/12/4 دست در دست هم هلهله کنان و دهل زنان رفتیم خونه ی خودمون.
من وبابایی تصمیم گرفتیم تا پنج سال واسه خودمون خوش و خرم بگردیم وبچرخیم .
یکسال که گذشت یه نگاهی کردیم ودیدیم ما که خوش و خرم بودیم ولی نگشتیم و نچرخیدیم و تمام کارای ما شده: بله مامان جان این بود که ما تصمیم گرفتیم در کنار اینهمه کار شریف خونه داری شمارو هم به جمعمون اضافه کنیم .
دوماه گذشت و ما شمارو تو دلمون ندیدیم بس که ناز دارید شما
واسه همین من وبابایی تصمیم گرفتیم بریم دکتر
دکتر به مامانی گفت تخمدونات یکمی ضعیفه و جای نگرانی نیست.
ولی مگه مامان میتونست نگران نباشه
خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه مامانی با بابا و مامانش تصمیم گرفت بره مشهد و اونجا کلی واسه اومدنت دعا کرد
مامانی واسه اینکه بتونه بره زیارت یه چند روزی قرص ضدبارداری خورد تا پریش عقب بیوفته و بعد که برگشت واسه اومدن شما تلاش کنه بازم بره دکتر.
وقتی از مشهد برگشتیم یه روز گذشت دوروز گذشت تا اینکه یک هفته گذشت و پری خانوم تشریف نیاورد اینجا بود که مامانی شک کرد و دلش به تاپ تاپ افتاد که شاید شما تشریف آوردی و با خودم اومدی مشهد با بابایی بدو بدو رفتیم داروخونه و بی بی چک گرفتیم و ......
هردوتا خطش پررنگ شد و جیغ و هورای من وبابایی خونه رو ورداشته بود.
از هولمون سه تا امتحان کردیم ولی انگاری راست بود و شما تو دله من بودی.دیگه بدو بدو رفتیم داروخانه و دوباره یه بی بی چک بهتر خریدیم و اینبارم دو تا خطش پررنگ شد
اونشب انگاری خواب به ما حروم شده بود صبح زود ساعت هشت بابا اومد اداره دنبالم و بازم ما بدو بدو رفتیم آزمایشگاه و ازمایش دادیم ساعت ده هم بدو بدو رفتیم جواب آزمایش و گرفتیم و دیدیم اونجا هم حضوره شما پررنگ نمایان شده.(تاریخ آزمایش 93/7/7 )
ولی از اونجایی که من یکم وسواس دارم برگه آزمایش و برداشتیم رفتیم آزمایشگاهه بیمارستان پیش شوهر خالم تا اون دقیق جواب آزمایش و برامون توضیح بده و اینجوری بود که ما فهمیدیم فندق من تو دلم داره رشد میکنه.
امام رضا ممنونم که فندقم و تو اونهمه شلوغی و فشاره حرمت سالم نگه داشتی.
خدا جونم بابت نعمتی که بهم دادی شکر.
خداجونم به پاکی و معصومیت بچه ی تو دلم هرکی که آرزوی داشتن حس و حال امروز من و داره به آرزوش برسون.