گفتگو با نی نی
سلام دختر موطلایی من
سلام پسر قند عسلم
نمیدونم خدا میخواد کدومتون وبهم بده ولی اگر انتخاب با من باشه میگم اول یه پرنسس بهم بده بعدش یه شوالیه مرحمت کنه خلاصه مامانی من نی نی دوستم نگران نباشید که اگه اول شوالیه کوچولوی من اومد من کم دوسش دارم نه من هردوتون ودوست دارم فقط مهم اینه که خدا شما رو بزاره تو دلم تا خوشبختی من و بابایی کامل بشه.
وقتی مامانا رو میبینم که از شیطنت های بچه هاشون مینالن تعجب میکنم اخه نی نی مگه باید اروم باشه؟
گلای زندگی من شماها هرچقد میخواید شیطنت کنید بازی کنید حتی ظرفای مامان و از تو کابینت در بیارید و بشکنید عیب نداره اگه واسم از ته دل میخندید و اون مرواریدای خوشکلتون دل من و میبره فدای سرتون که میشکنید فدای سرتون که دیوارا رو خط خطی میکنید فدای سرتون که شبا خوابتون نمیاد دلتون بازی میخواد اونم تا خود صبح.
خلاصه کپلای من مامانتون خیلی صبوره و باهاتون راه میاد.
دوستون دارم زودی بیاید پیشم دلم براتون یذره شده عزیزای من.