لذتی شیرین
سلااااااااااااام فسقل من.
نمیدونم چطوری از حال قشنگم برات بگم.
دیروز خسته و کوفته از اداره برگشتم و گفتم قبل از ناهار یکم دراز بکشم خستگیم در بره که............
فندق پهلوون مامان شروع کرد به ورجه وورجه کردن منم رو کمرم دراز کشیدم و ناخودآگاه دیدم هروقت شما تکون تکون میخوری شکم مامان هم تکون تکون میخوره وااااااای که انگار دنیارو به من دادن عشقم
عاشقتم مامانی.
دیدن محسوس اولین حرکتای نازت پنچشنبه 30 بهمن ماه سال 93 ساعت 1.30 ظهر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی